موضوعات آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |
همیشه تنها
من هیچوقت دوست ندارم تنها باشم
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 11:40 :: نويسنده : هستی
شانس
بعدازامتحان شیمی بابچه هاوایستاده بودیم زیردرخت کاج کنارابخوری وداشتیم درباره ی نمایشگاه بچه های علامه صحبت والبته غیبت میکردیم وبرای اونایی که نرفته بودن نمایشگاهوتوصیف میکردیم من ویکی ازدوستام به حالت خیلی افسرده ای به هم تکه داده بودیم (البته ناشی ازامتحان شیمی قشنگی بوکه داده بودیم)اون وسطا توی پرانتزیه چیزی درعین افسردگی اضافه میکردیم که نمیدونم ازکجابه من الهام شدکه برم واون طرف وایستم همین که من جاموعوض کردم جیغ دوستم بلند شد که وای این حشره ی سبزروی کله ی من چیه.......
مثل اینکه حشره نبودوگنجیشکای روی درخت ازسروصدای ماشاکی شده بون ومیخاستن بگن که برین بشینین سرکلاستون تاامتحان بعدی روهم گندنزدین واینقدرغیبت نکنین به خاطرهمین یکیشون..................
این اولین باربود که به شانس خودم امیدوارشدم نظرات شما عزیزان:
|
|||
![]() |